۱. مهاجرت هافبکهای دفاعی به قلب دفاع
در فوتبال مدرن یا بهتر بگوییم «فوتبال فردا» حضور بازیکنان تکنیکی، فیزیکی و سرعتی که هم توانایی بردن نبردهای یک مقابل یک را در یکسوم دفاعی داشته باشند و هم قابلیت تکنیکی به جهت ایجاد سرعت در فاز دفاع به حمله راداشته باشند، امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است. در بازی هفته گذشته اسپانیا-فرانسه اگرچه بوسکتس در مرکز دفاع اسپانیا با توجه به این رویکرد بازی کرد اما در بازی دیشب این سانگ بود که به یک خط عقبتر آمده بود و بوسکتس در همان پست (براي به وجود آوردن تعادل تیمی) به بازی گرفته شده بود. همچنین نکته دیگر این بود که به لحاظ قابلیت هجومی که سانگ دارد او در حملات با اضافه شدن به خط هافبک در حقیقت یک برتری نامحسوس عددی ایجاد میکرد که تاثير اين حضور در به گردش در آوردن توپ در یکسوم حمله کاملا مشهود بود.
۲. اهمیت سرعت در فوتبال امروز
اگرچه سرعت انتقالها در زیبا شدن بازی و نتایج آن تاثیر مستقیم دارد اما نمیتوان به راحتی از سرعت انفرادی بازیکنان بخصوص سرعت درک متقابلی که امروزه بین بازیکنان یک تیم ایجاد میشود گذشت. اگر به زمان گلهای به ثمر رسیده دقت كنيم متوجه میشویم که تمامی گلها در کمتر از سه ثانیه از زمان شروع بازیسازی به ثمر رسیدهاند، و درست جایی که سرعت با مهارتهای فردی بازیکنانی چون مسی تلفیق میشود نتیجه حاصل میشود. با نگاهی به هر سه گل مسی میتوان دریافت که حداقل زمان برای اجرای حرکاتش کافی است.
۳. شرایط روحی و روانی بعد از دریافت گل
اگرچه در بازی هفته گذشته آلمان-سوئد، سوئديها یک بازگشت رویایی داشتند و توانستند چهار گل دریافتی را جبران کنند، اما در بازیهای شب گذشته در ایتالیا و اسپانیا این اتفاق نیفتاد ولی به لحاظ روحی و روانی درسهای بزرگی را به همراه داشت. همیشه گفته میشود فوتبال نود دقیقه است و شاید در این سه بازی که بیان شد بتوان معنی و مفهوم برگشت روحی به شرایط قبل از فشار را درک کرد. جایی که فوتبال یک جنگ جوانمردانه در طول نود دقیقه است و نباید تا آخرین لحظه پا پس کشید و جایی که کار را تمامشده فرض کنی همان جا میشود شروعی برای واگذار کردن بازی.
۴. اهمیت کانالهای مرکزی در فوتبال روز
جالب است که هر 9 گل به ثمر رسیده در بازی دیشب همگی از کانال مرکزی زده شد. اگر عرض زمین را به سه قسمت تقسیم کنیم متوجه میشویم که تمامی گلهای به ثمر رسیده از این محدوده بوده جایی که به لحاظ ریاضی نزدیکترین فاصله به دروازه را دارد. بارسا اگرچه مالکیتی دوبرابری در مقایسه با دپورتیوو لاکرونیا داشت اما از این برتری اغلب در کانال مرکزی استفاده میکرد و از بردن توپ به کانالهای کناری فقط برای باز کردن عمق دفاع استفاده میکرد. ولی هدف اصلی همیشه عمق نزدیک و دور دفاعی تیم مقابل بوده جایی که بازیهای ترکیبی و خلاقیت به همراه سرعت بازیکنان نتیجه را رقم میزند.
یک جمله معروف در فوتبال میگوید: در فوتبال اگر باختی ایراد ندارد چون شکست جزیی از فوتبال است، اما هویت خود را نباز، دپورتیوو در بازی دیشب نتیجه را واگذار کرد اما هویت خود را نه.